یک پاسخ قدیمی و معتبر
متن زیر پاسخی است قدیمی به مدعیان اسلام اموی همان هایی که نوادگان یزید و یزیدیان زمانند:
بازتاب : در خبرها آمده بود که «ملک عبدالله»، سردمدار اسلام اموی ـ وهابی، از یک واعظ وهابی و اموی، که عاشورا را عید خوانده بود، تشکر نموده و خشم شیعیان را برانگیخته است.
این بحث در مقالات و کتابهای مستقل مورد بحث قرار گرفته و نشان داده شده است که بحث روزه گرفتن عاشورا به عنوان عید، یک ایده متعلق به اسلام اموی است نه اسلام محمدی.در عین حال، برای این که نکتهای را برای دوستداران مکتب رسول خدا(ص) روشن کرده باشیم، ابتدا تحلیل تاریخی ابوریحان بیرونی (360 ـ 440) ناقد و نویسنده بزرگ دنیای اسلام را که دانشمندی سترگ و از چهرههای بسیار برجسته در تمدن اسلامی و مورد توجه تمام مذاهب است، نقل کرده و توضیح مختصری در باره مطلب وی ارائه میدهیم.
وی در «الاثار الباقیه» که درباره مقایسه دانش تقویم نگاری میان ملل مختلف و برخی از مسائل نجومی است، درباره روز عاشورا چنین مینویسد:
«نخستین روز ماه محرم، روزی بزرگ است، زیرا روز اول سال و تحویل آن است. روز نهم آن ماه را تاسوعا مینامند، به قیاس روز عاشورا. این روز، روزی است که زاهدان شیعه در آن نماز میگزارند.
روز دهم محرم را عاشورا مینامند؛ روزی که فضیلت آن مشهور است.
از رسول (ص) روایت شده است: ای مردم! در این روز به کارهای خیر بشتابید که روزی بزرگ و مبارک است و خداوند در این روز به آدم برکت داده است.
مسلمانان این روز را بزرگ میداشتند تا آن که قتل حسین بن علی در طفّ، در آن روز رخ داد، همراه با اهل بیت رسول الله از آل ابیطالب ـ علیهم السلام اجمعین ـ و کردند با حسین و خاندان رسول کاری که در تمام امتها، حتی با شرورترین مردم نکردند، از کشتن با تشنگی و شمشیر و آتش زدن و بر نیزه کردن سرها و راندن اسبان بر اجساد و هتک حرمت آنان با به اسارت گرفتن زنان و کودکان و سوار کردن آنان بر شتران و توهین به آنان.
اما بنی امیه در این روز لباس نو میپوشیدند و آرایش میکردند و سرمه میکشیدند و عید میگرفتند و ولیمه میدادند و میهمانی میکردند و شیرینی و چیزهای خوب میخوردند و این رسم را در طول حکومتشان در میان «عامه» رواج میدادند. بعد از زوال دولتشان هم این رسم باقی ماند.
اما شیعیان، در این روز نوحه میخوانند و بر سید الشهداء گریه میکنند و این کار را در بغداد و دیگر شهرها و بلاد انجام میدهند.
آنان در این روز به زیارت تربت مسعود حسین (ع) در کربلا میروند و از کارهای «عامه» ناراحت هستند از این که لباس و اثاثیه را نو میکنند.
زمانی که خبر شهادت حسین به مدینه رسید، دختر عقیل بن ابی طالب بیرون آمد و این شعر را خواند: [روز قیامت] چه پاسخی به پیامبر (ص) را خواهید داد اگر بگوید: شما که آخرین امتها بودید چه کردید؟
با عترت و اهل من، وقتی که من میان شما نبودم، نیمی را اسیر و نیمی را خونشان را ریختید.
وقتی من شما را نصیحت میکردم این پاداش من نبود که با خویشان من چنین رفتار زشتی داشته باشید». (آلاثار الباقیه، «متن عربی» ص 420)
اما چند نکته:
ابوریحان روایت را درباره مبارک دانستن روز عاشورا بر اساس اخبار ساخته و پرداخته بنی امیه، نقل کرده است، در حالی که این روایت پایهای از صحت ندارد و امویان برای مشروع جلوه دادن سیاستهای تبلیغاتی خود علیه عاشورا، دست به جعل این قبیل احادیث میزدند.
جالب آن که در ادامه کتاب، همین نکته مورد توجه خود ابوریحان قرار گرفته است. زیرا در شرح کلمه عاشورا، حدیثی منسوب به رسول الله (ص) را دایر بر روزه گرفتن عاشورا در وقت ورود به مدینه نقل کرده است و بلافاصله با محاسبه ریاضی ـ نجومی و تعیین وقت دقیق آمدن حضرت و این که ربطی به محرم نداشته، کذب آن را ثابت کرده است.
این خود نشانگر آن است که روایات مربوط به مبارک دانستن عاشورا و روزه گرفتن آن، از اساس نادرست است.
به علاوه ابوریحان در ادامه از نقلهای دیگری هم که در باره فضلیت عاشورا آمده یاد کرده و میگوید: اینها «عوام از محدثین» روایت کرده و بیشتر برای دلجویی از اهل کتاب آنها را نقل کرده اند!
آنچه در نگاه ابوریحان اهمیت دارد، نشان دادن تنازع میان سیاستهای تبلیغاتی امویان با رفتار شیعیان به خاطر امام حسین (ع) است و این که آنچه میان «عامه» برجای مانده، همانهاست که امویان رواج دادند.
متأسفانه به رغم رفتار بسیاری از سنیان که در طول تاریخ در محرم عزاداری میکردند و مانند بسیاری از سنیان هموطن این ایام را در سوگ مینشستند، اموی مسلکان وهابی همچنان تلاش میکنند تا دهه نخست محرم و به خصوص روز عاشورا را بزرگ بدانند و جشن بگیرند و شادی کنند.
از : استاد رسول جعفریان